جستجو
-
۱تصویر
صلح نامه بین بهجت خانم و طهماسب خان، ۱۳۴۵ ق
صلح نامۀ بهجت خانم، دختر سید محمد، با بخشش دویست و هفتاد تومان حقوق حقه خود به همسرش طهماسب خان، پسر مرحوم علی میرزا، به ازای مالالمصالحه بیست تومان وجه نقد به شرط وقوع طلاق عوض و عدم رجوع. توضیح اینکه سی تومان از مبلغ مذکور بابت مهرالمسمی، دویست تومان بابت مخارج بهجت خانم برحسب حکم صادره و راپورت عدلیه فارس، و چهل تومان نیز بابت مخارج زمان زوجیت بعد از صدور حکم میباشد.
-
۱تصویر
عریضه خانم ماشاءالله در مورد طلاق، ۱۳۴۷ ق
عریضه خانم ماشاءالله، دختر مرحوم کربلایی حسین بقال، به سید ابوالقاسم، درباره طلاق به شرط عدم رجوع و بخشش مهر بین خود و همسرش سید حسین، پسر سید شکرالله
-
۱تصویر
نامه وکیل همسر سید حسین به پارکه بدایت، ۱۳۴۷ ق
نامه وکیل همسر سید حسین به پارکه بدایت و درخواست حضور سید حسین و سید ابوالقاسم، پیشنماز مسجد علی، در دایره استنطاق برای احقاق حق موکلش که سید حسین به اجبار و در ازای حلال کردن صداق توسط او و به شرط عدم رجوع زوج، نزد ابوالقاسم پیشنماز طلاق داده و پس از گذشت پنج ماه که زوجه قصد اختیار کردن شوهر دارد، سید حسین به استناد به شرحی که از سید ابوالقاسم در دست دارد اظهار رجوع میکند درحالیکه نکاح نامچه موکله محکوک و مهرهای آنرا معدوم کردهاند.
-
۱تصویر
درخواست حضور در دادگاه، ۱۳۴۷ ق
نامه میرزا زین العابدین، وکیل خانم ماشاءالله، به ریاست پارکه بدایت عدلیه فارس، برای احضار سید حسین (پسر مرحوم سید شکرالله و همسر خانم ماشاءالله) و سید ابوالقاسم (که خانم ماشاءالله به اجبار در منزل او به سر میبرد) برای روشن کردن وضعیت طلاق خانم ماشاءالله و سید حسین
-
۱تصویر
صلح نامه درباره مهریه و نفقه، ۱۳۴۶ ق
صلح نامۀ کربلایی عبدالرسول، پدرش حاجی نصرالله، و دخترش خانم زمان، با حاج محمد رضا تاجر، پسر مرحوم مشهدی علی اکبر شیرازی، بر سر نفقه و کسوه و دعوی مهریه [که شامل اشیایی] از یک تومان الی دوهزارتومان است، به مالالمصالحه مبلغ ده تومان وجه نقد و یک سوقه قند ارسی به وزن [ناخوانا]؛ و بعد حاجی محمد رضا، خانم زمان را سه طلاقه کرد.
-
۱تصویر
درباره رابطه خانم تاج و سید کریم، ۱۳۴۴ ق
نامه درباره سید کریم که بدون مجوز قانونی خانم تاج، دختر رضاخان شجاع لشکر و همسر میرزا حبیب الله منتخب دفتر، را با قرطاس جعلی مطلقه جلوه داده و شبانه از قصبه امیرآباد فراری داده از بیراهه به تبریز میبرد. پس از متظلم شدن میرزا حبیب الله، سید کریم از علاقجات خانم تاج مبلغی به دو نفر ملا نما داده مبلغی به مقامات دیگر میدهد و در مقابل دادن قریه نوده و قریه آلمان دشت، که متعلق به خانم تاج بوده، به شوهرش میرزا حبیب از او به قوه جبریه طلاق میگیرد. بعد معلوم می شود خانم تاج هر دو قریه را قبلاً به شخص دیگری فروخته بوده، همچنین خانم تاج چهار ماه قبل از طلاق غیر شرعی از سید کریم حامله به زنای محصنه...